رابطه بی سرانجام / روانشناس نعمتی
مواردی که باعث شکست عشقی و رابطه می شوند:
روابط عاطفی ای که در آن شما به همسرتان بیش تر عشق می ورزید.
روابط عاطفی ای که در آن همسر آینده تان از شما بیش تر عشق می ورزد.
روابطی که در آن جذب توانایی های بالقوه همسرتان می شوید.
روابط عاطفی که در آن شما مامورنجات زندگی همسر تان را بر عهده می گیرید.
روابطی که در آن به همسر خود به عنوان فرد نمونه نگاه می کنید.
روابطی که در آن به علتهای بیرونی جذب همسرتان می شوید.
روابطی که در آن یک سری تفاهمهای جزئی دارید.
روابطی که از روی عصیان و سرکشی همسرتان انتخاب کرده اید.
روابطی که به علت عکس العمل در مقابل رابطه قبل شما وارد آن می شوید.
روابط احساسی که در آن همسرتان در دسترس شما نیست.
روابطی که دخالت سایرین در آن خیلی زیاد است.
روابط عاطفی ای که در آن بیشتر شما به همسرتان عشق می ورزید :
شما عاشق طرف مقابلتان هستید، ولی از حس طرف مقابل تان اطمینان ندارید در حقیقت میزان هیجان شما نسبت به طرف مقابلتان خیلی بیشتر است. هنگامی که در کنار شما نیست مدام به او فکر می کنید ولی به نظر می رسد که او بدون شما مشکلی ندارد تمامی این ها نشانه این است که رابطه عشقی شما یک طرفه است و پایان خوبی ندارد. بعضی از افراد طی جلسات مشاوره می پرسند که چگونه می توان متوجه رابطه یک یا دو طرفه شد؟
تشخیص عشق یک طرفه :
در اکثر اوقات برنامه ریزی و رزرو کردن برنامه تعطیلات و... برعهده شما می باشد و همسرشما اشتیاق خاصی از خود بروز نمی دهد.
در رابطه عشقی شما او را به خانواده تان معرفی کرده اید اما او شور و هیجان زیادی برای معرفی شما به خانواده ندارد.
معمولا این شما هستید که ابراز محبت و علاقه می کنید و محبت او را جذب کنید.
دوست دارید مهربان و صمیمی باشید و به او عشق بورزید در حالی که او تنها به رابطه جنسی علاقه دارد.
همیشه علاقه مند هستید که با او باشید در حالی که او ندرتا علاقه به یک چنین کاری دارد.
اکثرا کارهایش را انجام می دهید اما او به شما کمک نمی کند.
همواره در این رابطه شما هیجان زیادی دارید اما او برایش معنا و مفهومی ندارد و بی تفاوت است.
سعی می کنید به فکرش باشید و برای مناسبت ها کادوی خاصی تهیه کنید اما او در لحظات آخر به فکر شما می افتد.
در بیشتر اوقات تماس تلفنی از سوی شما شکل می گیرد.
وقتی که در مورد زندگی و آینده تان حرف میزنید او سکوت می کند و بحث را عوض می کند.
این شما هستید که بایستی برنامه ، زندگی، عادت های تان را با او تنظیم کنید و او هیچ گونه تلاشی در این مورد نمی کند.
علل یک طرفه عشق ورزیدن از سوی شما
تکرار مداوم الگوهای زمان کودکی: احتمال دارد که یکی یا هردوی پدر و مادرتان عشقی را که به آن نیاز داشته اید به شما انتقال نداده باشند برای این منظورخیلی سخت تلاش می کردید تا به شما علاقه مند باشند در نتیجه جذب فردی می شوید که بیش تر به شما عشق می ورزد.
تنبیه کردن خود : هنگامی که اعتماد به نفس فردی پایین باشد شخصی را به خود جذب می کند که نظر انتقادی نسبت به رفتارش دارد. به همین علت است که شما بایستی بیش تر به او عشق بورزید.
بازی کردن نقش والد در برابر والد دیگر : به نظر می رسد که در دوران کودکی، مادر شما به صورت کاملا پیوسته دنبال جلب توجه پدرتان بوده است یا بلعکس و این مسئله برای شما یک طرفه بودن رابطه عشقی را کاملا طبیعی و عادی جلوه نموده است.
رابطه ای که در آن همسر آینده تان از شما بیشتر عشق می ورزد
این گونه رابطه به نوعی رابطه عشقی یک طرفه است و در سوی مخلاف جهت مورد اول قرار می گیرد. چنانچه در یک چنین رابطه ی عاطفی ای قرار دارید امکان دارد که موارد زیر را تجربه کرده باشید : زمانی که شما را به عشق نورزیدن متهم می کنند که حالت تدافعی به خود می گیرید. اگر در برابر خواسته ها و نیازهای نامزدتان مبنی بر اینکه بیش تر او را دوست داشته باشید احساس فشار می کنید و احساس می کنید که او می خواهد شما را کنترل کند. احساس می کنید که او به شما محتاج و متکی است، همین مسئله شما را عصبی می کند. زمانی که بیشتر از آنچه می توانید به او عشق می ورزید از شما خواسته شود ، دچار سردرد و دلسرد می شوید. این گونه رابطه به زودی تمام می شود و به شکست عاطفی منجر خواهد شد.
علل ورود به این گونه روابط عاطفی
محافظت کردن خود به لحاظ روحی و روانی : چنانچه در گذشته یا رابطه عاطفی قبلی از فردی که دوستش داشته اید آسیب دیده باشید به صورت کاملا ناخودآگاه با خودتان می گویید که هرگز اجازه یک چنین کاری را نمی دهم که این بار فردی قلب من را بشکند و افرادی را به خود جذب می کنید که به خیلی علاقه ندارید.
تنبیه کردن والدینتان : امکان دارد که در دوران کودکی یک یا هردو والدینتان را دوست نداشته باشند و شما را رها و یا انتقادهای زیادی را به شما بگویند. به همین علت فردی را به زندگیتان جذب می کنید که رفتاری همانند آن ها داشته باشد، تا همسرتان و شما نقش همسر و والد را نقش کودک را بازی کند و از شما عشق را گدایی کند. این یک راه حل ناخودآگاه برای جبران نقصان و تنبیه والدین در زمان کودکی است.
در دست گرفتن کنترل سایرین : مسئله بدون توجه به زمان کودکی تان و این که شما را دوست داشته اند یا نه چنانچه به وسیله یکی یا هردو پدر و مادرتان کنترل می شدید این احتمال وجود دارد که رابطه با کسی را آغاز کنید که بیش از آنچه شما به او عشق می ورزید به شما عشق ورزد تا با همین ابزار بر او برتری یابید و او را کنترل کنید. هنگامی که دائما نامزدتان در طلب محبت و عشق شما باشد آسیب زاتر خواهد شد و شما احساس می کنید که به لحاظ روانی به روی او نفوذ دارید این حسی قدرت طلبی فیک است و بهای آن لطمه به احساسهای اشخاص دیگر می باشد.
نقش پدر و مادرتان را بازی کنید : این مورد نیز شباهت فراوانی به تنبیه پدر و مادر تان دارد که در بالا به آن اشاره شد. اگر در زمان کودکی یکی از پدرو مادر شما گوشه گیر ، منزوی و تنها تر از دیگری است به احتمال زیاد دچار این مشکل می شوید و می پندارید که این روابط کاملا طبیعی هستند. پس زمانی که بزرگ می شوید و به صورت ناخودآگاه نقش دلخواه خود را انتخاب می کنید ترجیح می دهید که نقش کسی را بازی کنید که عشق کم تری می ورزد تا کم تر آسیب ببیند. پس هنگامی که بزرگ می شوید و به صورت کاملا ناخودآگاه نقش دلخواه تان را بازی می کنید ترجیح می دهید که نقش فردی را بازی کنید که به او عشق کم تری می ورزد تا آسیب کمتری ببیند.
راه های پیشگیری از شکست عشقی :
در ابتدای شروع رابطه نسبت به میزان و دریافت عشق و میزان عشق آگاهی لازم را کسب کنید و با خودتان صادق و روراست باشید. خود را با این باور که نامزدتان ترجیح می دهد مقداری از عشق تان را دریافت کند، تا این که به هیچ چیزی دریافت نکند، گول نزنید و مواظب باشید به رابطه ای که به شما تعلقی ندارد، ادامه ندهید.
رابطه ای که در آن جذب توانایی های بالقوه همسرخود می شوید
برای شناسایی این گونه روابط علائم زیر را بررسی کنید :
به خود بگویید که نامزدت شما به وقت اندکی نیاز دارد تا زندگی تان را جمع و جور کند.
به خودتان می گویید که هیچ فردی تا الان نامزد شما را آن طور که هست باید دوست نداشته است و می توانید با دوست داشتن و عشق ورزیدن آن را تغییر دهید.
احساس می کنید فردی همسرتان را درک نمی کند و او را جدی نمی گیرند و تنها شما هستید که ماهیت حقیقی او را می شناسید.
احساس می کنید که اصلا نمی توانید همسرتان را ترک کنید چون با این عمل اورا بی ارزش می شمارید.
همسر خود را بیش از اندازه باور دارید. عشق کافی و لازم را از او دریافت نمی کنید اما خودتان را فریب می دهید و می گویید او نهایت تلاش خود را می کند.
چرا عاشق پتانسیل های همسرتان می شوید؟
قصد کنترل نامزدتان را دارید و احساس برتری پیدا کنید. با تمرکز کردن به روی کارهایی که نامزدتان لازم است که انجام دهد و در موضوعهایی که بایستی تغییر کند از رویاها و اهداف تان سر باز می زنید و از نقص هایتان چشم پوشی می کنید. در زمان کودکی به این نتیجه می رسید که چیزی را که می خواهید نمی توانید به دست آورید پس بنابراین به صورت کاملا ناخودآگاه این الگو مورد علاقه تان شده است و این الگو باعث می شود که دنبال فردی بگردید که تلاش دارند زندگیتان را بازسازی کنید. داشتن روابطه سالم به همسرتان به معنای عشق ورزیدن به او بخاطر فردی است که وجود دارد ، نه فردی که شما می خواهید که باشد.
اگر هدف از ازدواج نجات زندگی همسر آینده تان باشد
چنانچه جوابتان نسبت به هریک از این گونه سوالات مثبت است هدف شما نجات زندگی همسر آینده تان است :
الف : فکر می کنید که دلتان بیش از آنچه باید برای نامزدتان می سوزد.
ب : داشتن احساس مسئولیت برای بهبود زندگی او.
ج : ترس از رها کردن او دارید که از لحاظ روحی لطمه ببیند. معمولا معتادان به نجات دیگران نه به این علت که به نامزدشان تفاهم و علاقه مند هستند بلکه به این علت که حسی دارند وارد این گونه رابطه شده و به کمک کردن به او مجبور می شوند.
افراد به چه علتی قصد نجات زندگی دیگری را دارند؟
به این علت که در زمان کودکی با والدین یا خواهر یا برادرتان رفتار بدی شده است و شما آن زمان نمی توانستید به او کمک کنید حالا به صورت کاملا ناخودآگاه دوست دارید که کار ناتمام دوران کودکی تان را کامل کنید.
نیاز به حس قهرمان بودن یا حس برتری در زندگی تان.
نیاز به کنترل دیگران دارید و در حقیقت نجات همسرتان راهی برای دست یافتن به قدرت در زندگی مشترکتان دارید.
افرادی که در این گروه جای دارند اغلب عشق را با ترحم اشتباه می گیرند.
عدم رضایت در این رابطه باعث شکست رابطه ، کاهش شدید صمیمیت در دراز مدت می شود.
روابطی که در آن به همسرتان به عنوان شخصی نمونه نگاه می کنید
کافی است یکی از علامتهای زیر را داشته باشید : بازیگری عاشق کارگردان یا کارفرمای خود می شود و یا دانشجویی که عاشق استاد خود شده و یا فروشنده ای که عاشق مدیر بازگانی خود می شود یا منشی وکیلی که عاشق وکیل معروف خود می شود. اشخاصی که به لحاظ روحی و عاطفی احساس تهی بودن یا خلاء بودن دارند در این دسته قرار می گیرند. هنگامی که اعتماد به نفس فردی کاهش یابد به سوی یک چنین افردای جذب می شوند تا اعتماد به نفس شان زیاد شود. در واقع این گونه روابط عاشقانه نیست بلکه عشق به قدرت و اعتماد به نفس در حال افزایش می باشد.
راه حل این گونه روابط عاطفی
چنانچه فکر می کنید که منزلت و جایگاه نامزدتان را بیشتر از آنچه هست وانمود می کنید انتظار نداشته باشید که خود او از موضع قدرت خود پایین بیاید. این شماهستید که با عدم احترام به علاقه شخصی خود و مطالبه نکردن خواسته های خود ،خود را به حد کافی دوست ندارید و او را در موضع بالا نشان داده اید. تنها راه موفقیت به لحاظ روانشناسان این است که شما آنچه هستید را بپذیرید و افراد را همان گونه که هستند مورد تحسین قرار دهید و به صورت کاملاعاقلانه به آن ها عشق بورزید.
معمولا در این گونه روابط شما عاشق رفتار و شخصیت فرد و در حقیقت عاشق خود واقعی فرد نیستید بلکه شما عاشق مهارت و تردستی و نحوه اجرای طرف مقابلتان شده اید. یک شخص شامل مجموعه ای از ویژگی هاست و شما با دیدن یک نقطه ای ریز در دریای تصمیم گیری ، تصمیم به ازدواج می کنید.
روابطی که در آن تفاهم اندکی دارید
تا کنون برای شما پیش آمده است که جذب فردی می شوید که فقط در یک مورد با شما تفاهم دارد و هیچ وجه مشترکی با شما ندارد؟
شما در یک چنین رابطه عاطفی ای مستعد شکست عشقی هستید اگر :
با نامزدتان تحت شرایط متفاوت و غیر عادی آشنا شده باشید. مثل برخورد دو دانشجو با یکدیگر در دانشگاه یا گیر فتادن در آسانسور و ....
با نامزد خود در هنگام کار کردن روی یک پروژه یا فعالیت کاری یا تکالیف درسی و شرکت در سمینار آشنا شده باشید.
آشنایی با نامزدتان در محیطی غیرعادی.
ملاقات با نامزدتان هنگامی که هردو بر روی یک فعالیت تمرکز دارید.
راه حل رابطه عاطفی بی سرانجام
زمانی که با این گونه شرایط روبرو می شوید در یک زمینه باهم تفاهم دارید و این تنها می تواند باعث آغاز ، رشد و شکوفایی رابطه عشقی تان شود اما پیش از اینکه که سوالاتی در مورد نیازها ، سایر زمینه های زندگی ، بروز یکسری مشکلات احتمالی در زندگی مشترک از هم بپرسید. در حقیقت هم دیگر را در زمینه های گوناگون محک بزنید.
انتخاب همسر به علت عصیان و سرکشی او
برای شناسایی این گونه موارد یک راه حل سان و تمرین وجود دارد. می توانید یک جدول درست کنید و در ستون اول آن فهرستی از ویژگی های همسرتان را نوشته و در ستون دوم انتظارات والدینتان را بنویسید. در صورت مشاهده تضاد بین دو ستون این امکان هست که شما به منظور عصیان و سرپیچی در برابر پدر و مادرتان این فرد را انتخاب کرده اید. چنانچه فکر می کنید که فردی را انتخاب کرده اید تا به وسیله آن به عصیان و سرکشی بپردازید باید این مسئله را بدانید که همه ی استقلال خواهی به معنای طغیان و شورش نیست و بایستی که شما نزد یک روانکاو بروید تا به شما کمک کند، تا روش صحیح و درست به دست آوردن استقلالتان را یاد بگیرید.
رابطه عاطفی به علت عکس العمل در مقابل رابطه قبلی
شاید دقت کرده باشید که بعضی اوقات روابط عاطفی تان را با کسی بهم می زنید و بی درنگ دنبال فردی هستید که نه فقط متفاوت باشد بلکه با نفر قبلی کاملا فرق داشته باشد. در حقیقت در این گونه روابطه شما تمام جنبه های شخصیتی نامزد جدید خود را نادیده گرفته است و تنها یک ویژگی کاملا را معیار انتخاب خود قرار داده است.
روابطی که به دلایل بیرونی جذب همسرتان شده اید
چشم های رنگی اش روح مرا تسخیر کرده است.
همان لحظه متوجه این مسئله شدم که تنها او عشق زندگی من است.
اولین بار نوازش ساز او را دیدم و حس کردم که او همه جانبه من را می شناسد و از او در همان زمان خواستگاری کردم و تصمیم به ازدواج با او گرفتم.
موهای ابریشمی ، بلند و بلوند او من را عاشق خود کرده است ، او تمام زندگیم شد.
مدام رویای یک خانم دکتر یا زنی مهمان دار را داشتم زمانی که او را ملاقات کردم حس کردم که سرنوشت ما را به یکدیگر رسانده است.
راه حل رهایی از رابطه های عاطفی
برای تفهیم بیشتر این مسئله مثال های زیر را بررسی کنید :
همسر قبلی شما یکنواخت ، متعهد و کسل کننده بوده پس بنابراین یک نامزد جدید که بی مسئولیت ، بی بندبار و پرانرژی است انتخاب می کنید.
نامزد قبلیتان که کارمند ساده و قانع بوده، همسر جدید شما فردی معتاد به کار و مادی است.
خانم قبلی شما مهربان با میل ارتباطی پایین بوده و نامزد جدید شما با نیاز ارتباطی زیاد ، بی پروا است.
روابطی که در آن همسرتان در دسترس نیست
درمسئله ی روانشناسی در دسترس بودن در رابطه با ازدواج به این معنا است که شخص مورد نظرتان متاهل نباشد و همسر دیگری هم نداشته باشد و به صورت کلی مجرد باشد و در رابطه دیگری درگیر نباشد. اشخاصی که در دسترس شما نیستند در حقیقت افرادی هستند که درگیر رابطه های موازی هستند، این گونه افراد سعی می کنند به شما قول می دهند که خیلی زودی او را ترک می کنند و به شما می گویند که حقیقتا اورا دوست ندارند و حتی در بعضی اوقات بیان می کنند که در رابطه دیگر آن همبستری روی نمی دهد.در بعضی اوقات به علت وجود بچه از زندگی پیشین هنوز با همسر قبل خود در رابطه هستند.
این امکان دارد که برای بعضی افراد کاملا پیش پا افتاده باشد و قصد جدایی از رابطه عاطفی قبلی را نداشته باشند و در همان لحظه هم می خواهند که با شما در رابطه باقی بمانند.کاملا دقت کنید که فرد در این گونه روابط به صورت آگاه وغیر آگاه احساس و تمایل خود را در رابطه به اشتراک می بگذارد.زمانی که با فردی وارد رابطه می شوید و با فردی دیگر هم رابطه دارد. در حقیقت از باقی مانده های روابط دیگر تغذیه می کنید پس بنابراین بایستی انتظار داشته باشید هر روز اتفاقی جدید از رابطه ای دیگر وارد زندگی تان شود.
نشانه ها وعلائم روابطی که دخالت سایرین در آن خیلی فراوان است
دوستان و آشنایان این فرد او را معرفی کرده اند و برای ماندن در بین آنها او را انتخاب کرده اید.
خانواده تان این شخص را برای شما انتخاب کرده اند و به علت اصرار خانواده این مسئله را پذیرفته اید.
برای یافتن جایگاه مناسب در بین اعضای خانواده وارد این رابطه شده اید.
با شخصی که دوستتان به او علاقه داشته وارد این گونه روابط می شوید.رابطه بی سرانجام ! 09154433487