|
سردی روابط یک زوج زمانی رخ می دهد که رابطه ضعیف در ارتباط عاطفی زن و شوهر رخ دهد .
در طلاق عاطفی زوج ها یکدیگر را گم کرده اند و دربیان کلمات و احساسات از هم در بیگانه اند این گونه افراد از لحاظ روحی و جسمی از یکدیگر فاصله گرفته اند
و تنها برای هم حکم یک مصاحب را دارند .
همچنین هر کدام دارای حد و مرزهایی هستند که هر کدام برای همدیگر معین کرده اند و هر کدام در خلوت و افکار خود دیگری را متهم می کنند و دنبال مقصر هستند.
درک نکردن صحیح رفتار و گفتار یکدیگر را دارند ، بطور کلی شناختی از روحیه طرف مقابلشان ندارند و نسبت به هم بی علاقه بوده و نسبت به شریک زندگیشان بی علاقه اند .
یکی دیگر از علل به وجود امدن طلاق عاطفی بین همسران شکوه و شکایت بین زوجین است .
دیگری انتظارات تحقق نایافته بین زوجین می باشد .
اهمیت ندادن به خواسته ها و نیازهای یکدیگر طوری که زوجین یکدیگر را می بینندولی صدای هم را نمی شنوند .
اگر دعوا بین زن و شوهر حاکم شود انتظاراتی که قبلا بشکل آرام عنوان می شده الان به شکل داد و فریاد بیان می شود و بتدریج عشق به کینه و خشم تبدیل خواهد شد .
به مرور زمان به خودش و سلامت فردی و اجتماعی خود بی توجه می گردد و از اهمیت کمتری به خود می گیرد .
کم کم از انجام وظایف خود سر باز می زند و مسئولیت های خود را در مقابل دیگران انجام نمی دهد و به تدریج سرد و بی میل و رغبت خواهد شد .
به مرور زمان خواسته ها و نگرشهای آنها عوض می شود و به مرور از هم دور خواهند شد و دیگر از کنار هم بودن لذت نمی برند .
به مرور زمان انگیزه ی در کنار هم بودنشان از بین می رود و فقط یکدیگر را تحمل می کنند .
و همچنین اعتماد دوطرفه کم می شود و دچار سوتفاهم می شوند در این حالت اعضای خانواده دچار اشتباه می شوند چون تکیه جدی ندارند و احساس یاس و ناامیدی می کنند
و به انواع بیماری های روانی و روحی دچار می شوند.
در طلاق عاطفی زوجین هیچ گونه حس، نشاط و درک متقابلی ندارند و فقط به خاطر فشار اقتصادی و ترس از قضاوت سایرین و یا دور ماندن از فرزند تن به این زندگی دهند .
بنابراین اختلافات بین زوجین به تدریج باعث دوری و سرخوردگی آن ها شده و طلاق عاطفی پیش می آید و در بسیاری از موارد طلاق عاطفی منجر به طلاق قانونی می شود.
یکی از راه حلهای اینگونه از مشکلات پایین آوردن سطح توقعات زوجین از یکدیگر است .
در اینگونه شرایط زوجین باید به یکدیگر بفهمانند که در هر شرایطی خود شخص مهم تر از توقعاتشان است .
توقعات بالای زوجین از یکدیگر باعث سوء تفاهم ما بین آنها می شود و آنها را جدا می کند اکثر این توقعات غیر واقعی است .
دو طرف باید احساس کنند می توانند به یکدیگر تکیه کنند بنابراین توقعات عاقلانه باعث احساس آرامش و اطمینان می شود .
زوجین از این خانه فراری اند
|
در این خانه افراد خانواده زمان کمتری را سپری می کنند و همه آنها نسبت به هم هیچ گونه حسی ندارند.
همواره در این خانه فضایی سرد وبی شور و نشاط حاکم است در یک چنین جوی همه فراری اند .
چون هیچ گونه حسی از آرامش و امنیت را دریافت نمیکنند .
وقت خود را بیشتر در بیرون از خانه وخانواده با دوستانشان می گذرانند .
جامعه آمادگی پذیرش اینگونه از افراد است و تمایل شدیدی به مصرف مواد مخدر و ارتباطات ناسالم دارند .
به خود و جامعه آسیب می رسانند و بعضی ها دچار افسردگی شده و برخی فرورفتن میشوند
و مسلما یک چنین بچههایی برای آینده شان و همچنین تشکیل یک زندگی جدیدشان الگوی مناسبی ندارند و در آینده هم دچار مشکلاتی می شوند.
در بروز طلاق عاطفی چه سنی مناسب می باشد ؟
|
در مقوله ی ازدواج می بایستی که سن مردان از زنان بیشتر باشد و محدوده این اختلاف سنی باید ۷ تا ۱۰ سال کمتر یا بیشتر نباشد زیرا دنیایشان متفاوت است
و درک صحیحی از هم و از دنیای هم ندارند.
فردی که طلاق عاطفی گرفته است نسبت به خود و سلامتش بیتوجه می کند و به سلامت نیز اهمیت کمتری میدهند .
عدم مسئولیت پذیری و انجام وظایف شخصی از خصوصیات آنهاست .
خانمها نسبت به وظایف خانه و نظافت منزل کندتر از قبل عمل میکند بی حوصله و بی رغبت است و آقایان نسبت به وظایف خود سردتر میشوند .
فرد هیچ گونه تمایلی برای شادی یا حضور در جمعهای شاد ندارند تنها بودن را ترجیح میدهند تا کمکم رو به بیماری افسردگی مبتلا می شود
و کم کم به بیماری جسمی دچار می شود .
بطور کلی امار طلاق عاطفی از طلاق قانونی بیشتر است .
طلاق عاطفی می تواند در هر سن و سالی حادث شود یا اویل ازدواج یا اواخر آن.
آمارها نشان داده است که طلاق عاطفی در سالهای اول ازدواج رخ میدهد .