حقایقی درباره ازدواج که باورهای غلط ما درمورد ازدواج و عشق هستند

 هر فردی نیمه‌ ی گسترده‌ای دارد (تفکری اس جادویی): بعضی افراد بر این باورهستند که نظام هستی آنچنان تنظیم شده و برنامه‌ریزی شده است که برای فقط یک نفر و هر فردی به عنوان جفت مناسب او ساخته شده یا بایستی که منتظر بماند تا سرنوشت و تقدیر آن فرشته گمشده (یا شاهزاده با اسب سفید) را در یک حادثه کاملا اتفاقی در مقابلش ظاهر کند، یا اینکه اشخاص قابل اعتمادی را امتحان کند تا اینکه نیمه‌ گمشده اش را پیدا کند. گروه اول برای ایجاد رابطه و یافتن همسر تلاشی نخواهند کرد مگر سطحی و گذرا و گروه دوم از رابطه ای به رابطه‌ دیگر می‌روند تا شاید گمشده اش را بیابد.

 در صورت از دست دادن معشوق‌شان دیگر نباید رابطه ای جدید را آغاز کنند. در حالی که حقیقت امری دیگر است که برای هر شخصی بالقوه جفت و همسرهای مختلفی وجود دارد و تنها قانون حاکم بر نظام هستی افراد با عقل و منطق ، تلاش همسر مناسب اش را بیابد و چنانچه هم اشتباهی کند مسئولیتش را بپذیرند و در جهت اصلاح و جبران آن تلاش کند.

 تنها با همسر بی عیب ونقص و کامل  در زندگی مشترک می توان به خوشبختی رسید. بعضی افراد به علت مطلق‌گرایی (سیاه یا سفید ، خوب یا بد) یا کمال‌پرستی(برترین ، بهترین ، تک ، همیشه ۲۰)، دنبال یک و تقریبا بی‌عیب و نقص ، فرد کامل هستند. به این ترتیب اکثر فرصت‌های طلایی را از دست خواهند داد. زیرا همیشه عیبهایی برای رد کردن فرد مقابل پیدا خواهد شد. تعدادی مثل پیوند عاطفی ناامنی داشته‌اند به افراد دیگر اعتماد نمی‌کنند و ناخودآگاه دنبال دلیل و مدرک برای جواب رد دادن به طرف مقابل‌شان هستند. در حالی که همسر کامل و بی عیب و نقص وجود ندارد و فلسفه ازدواج اساسا شروع با حداقل معیارهای اساسی و لازم و تلاش برای رسیدن به حداکثر‌ ایده‌آل رشد است. احتمال خوشبختی و موفقیت در ازدواج بیشتری خواهد بود که تشابه و تجانس بین زوجین بیشتر باشد و چنانچه یکی خیلی بهتر از دیگری باشد دیر یا زود رابطه دچار مشکل خواهد شد.

 

پست پیشنهای :   درمان قطعی اختلال پانیک

 

 بعضی افراد به علت ترس از رابطه یا شکست فکر می‌کنند فرد بایستی از همه جهت ها کامل باشد تا برای ازدواج قدم بردارد. در حد یک روان‌شناس اطلاعات لازم برای ازدواج و آگاهی را داشته باشد به لحاظ جسمانی بدون‌عیب و نقص و به لحاظ مادی در رفاه و آسایش باشد(خانه ، ماشین ، شغل و…) این گونه تفکر حتی چنانچه شخص به این حد هم برسد عیب و نقص دارد.

– انتخاب‌های او محدود می‌شود، زیرا باید شخصی در سطح خودش پیداکند

– بهترین سن فرزند آوری را از دست می‌دهد

– انگیزه‌ او برای ازدواج کمتر شده و تردیدهایش بیشتر می‌شود

– احتمال اینکه گرفتار آدم‌های سوءاستفاده‌گر و متقلب و طعمه  قرارگیرد ، بیشتر می‌شود و در اکثر موارد دست به انتخاب‌های کاملا اشتباه و غلط می‌زند.

 

 مهم نیست که برای یک ازدواج موفق با چه فردی ازدواج می‌کنید ، مهم این است که به چه مقدار تلاش می‌کنید. اشخاصی با یک چنین طرز تفکری بدون در نظر گرفتن تشابهات ، تضادها، اهداف ، ارزش‌ها ، انتظارات و… وارد یک ازدواج و رابطه سوءاستفاده‌گرانه و نابرابر می‌شوند و زود یا دیر هر دو طرف از پای درخواهند آمد. خمیرمایه ی یک چنین طرزفکری این است که خودم آن را درست می‌کنم. در حالی که ازدواج مانند بازی بدبینتون است که هر دو زوج باید از آن لذت ببرند.

 تضاد بین زوجین باعث استحکام و بهبود ازدواج می‌شود. شاید درشروع شخصیت‌های گونگون باعث رضایت خاطر و هیجان ظاهری ‌شود اما دیری نمی‌پاید.

 به‌تنهایی عشق برای ازدواج کافی است خصوصا چنانچه شهوانی باشد. باید برای انتخاب همسر براساس دل عواطف و احساسات عمل کرد. کودکان بین ۷ تا ۱۰ سال فقط براساس تخیلات ، حواس و هوشش دنیا را ارزیابی و درک می‌کند! از ویژگی‌های این اشخاص این است که زمانی می‌پرسیم چرا عاشق این شخص شده‌اید؟ به طور معمول یا علتی برای آن ندارند و چنانچه هم داشته باشند یا بیشتر به صورت نداشتن عیب ها است(خشن نیست ، دروغ نمی‌گوید یا اینکه حسن هایی نسبت داده شده غیر منطقی و  نادرست است (با پشتکار و فهیم است اما در سن ۲۸ سالگی هنوز نه شغل دارد و نه تحصیلات) انسان سالم فردی است که با عقل مسیر و جاده با احساس و دل ، انرژی رفتن در مسیر را انتخاب می‌کند.

 انتخاب همسر و ازدواج به شانس هر دونفر بستگی دارد. چون به قول معروف ازدواج هندوانه ای دربسته است. چنانچه ما شانس را به عنوان سرنوشت در نظر بگیریم دیگر تفکر ، اختیار، تلاش ، کوشش و در یک کلام هستی بی‌معنا خواهد بود. تفاوت انسان‌‌ عاقل و توانمند با  سایرین این است که آنها سرنوشتشان را می سازند و می‌نویسند اما سرنوشت کار یکدیگر را ( برده مردان شجاع است و تقدیر ارباب مردان ترسو)

 

حقایقی درمورد ازدواج که باورهای درست ما هستند

 یکی از بااهمیت ترین علت‌های شکست در ازدواج تصورات و توقع های اشتباه از ازدواج است. به خودی‌خود خوشبختی رخ نمی‌دهد، بلکه کاملا ساخته می‌شود. به همان اندازه که داشتن همسر خوب و انتخاب ، تلاش در حفظ آن نیز اهمیت دارد.

 ازدواج دوای هیچ گونه دردی نمی باشد. حکم غذا را داشته و نه دارو. ازدواج باعث رفع شدن هیچ‌ کدامیک از مشکلهای روانی نمی‌شود.

 ازدواج هدف نیست و وسیله است. اکثرازدواج‌های ناموفق و غلط به این علت اتفاق می‌دهد که افراد آن را هدف قرار می‌دهند(به هر ترتیب بایستی ازدواج کرد) در نتیجه برای رسیدن به آن بعضی اکثر اصول عقلانی و حتی اخلاقی را هم نادیده می‌گیرند و زیر بار انتخابی غلط رفته یا بدون هیچ آمادگی و شرایطی لازم درگیر آن خواهند شد.

 اکثر اختلافات زناشویی ، مشکلات و از بین نمی‌روند، بلکه زمانی که به این تفاهم برسید که در بعضی زمینه‌ها با یکدیگر اختلاف‌ دارید و به یک توافق و سازگاری دوجانبه برسید کافی است.

 زوج‌های خوشبخت و موفق هم گاهی کشمکش و بحث دارند و چنانچه این گونه نباشد باید در سلامت و صحت ازدواجشان شک نمود. مزیت زوج‌های موفق این است که می‌دانند چگونه به درستی با اختلاف‌ها و مشکل‌ها مواجه شوند و به تفاهم برسند. آنها به تفاوت‌ ها احترام می‌گذارند و با دید بازنده و برنده به موضوعات نگاه نمی‌کنند.

 در زندگی اشتراکی هیچ  هیچ قانون و فایده ای وجود ندارد مگر زوجین با یکدیگر آن را وضع کنند. ازدواج مثل درختی می ماند که در صورت عدم‌ مراقبت و آبیاری ، زود یا دیر پژمرده خواهدشد. اختلافات جدی و مشکلات زناشویی با ورود فرزندان برطرف نخواهد شد.

 اگرچه هرچه شباهت و اشتراک‌های ما بین زوجین هر چه بیشتر باشد امکان به وجود آمدن صمیمیت بین آنها بیشتر است. اما به این معنا نیست که همیشه زوجین باید در همه لحظات تنها با یکدیگر باشند.

 رابطه زوجین با یکدیگر رابطه ای ۵۰/۵۰ و کاملا برابر است. زمانی یک ازدواج‌ می‌تواند موفقیت آمیز باشد که در یک رابطه، هرکدام از طرفین با وجود همه ی صفات خوب خود باشند و اشتباه طرف مقابل را مجوزی برای خطاها ی خود ندانند.

 همسران نه مکمل هم ، بلکه تقویت کننده و حامی یکدیگر هستند. هر کدامیک از زوجین افرادی بالغ ، عاقل ، توامند ، کاملی هستند که می‌توانند زندگیشان رابا خوشی و به تنهایی بگذرانند اما با انتخاب و آگاهی تصمیم می‌گیرند با یکدیگر و کمک به هم مسیر کمال و رشد را بهتر ، معنا دارتر و دلپذیرتر طی کنند.

 لازمه و نخستین شرط روابط موثر و خوب زناشویی ابراز شفاف ، صریح و صحیح احساسات، خواسته ها و نظرات است.

 اگر قرار باشد که در ازدواج فردی تغییر کند آن نفر خود ما هستیم.

 البته مشورت با پدر و مادر نشانه سلامت عقل است اما در آخر این شما یید که  با همسرتان می‌خواهید زندگی کنید، نه آنها.

پست پیشنهای :   از سیر تا پیاز پنهان کاری آقایون

 

 

 

حقایقی درباره ازدواج که بهتر است بدانید