بهترین مشاور خانواده در مشهدتلفن پذیرش و منشی جهت رزرو وقت :
|
خانواده درمانی به روش مینوچین
خانواده درمانی مینوچین روشی است که طرفداران زیادی پیدا کرده و به روانشناس کمک می کند تا بهتر بتواند مشکلات فرد را تشخیص داده و درمان کند. با کمک این روش مشکلات درمانی کمک خانواده بهتر قابل درک هستند .
در خانواده درمانی روانشناس به شناسایی مشکل و روابط بین اعضای آن می پردازد همچنین به وظایف و نقش اعضای خانواده و در نهایت ساختار خانواده می پردازد . مشکلهایی که در بیشتر خانواده ها مشاهده می شود به عنوان مثال اختلافات زوجین ، مشکلات رابطه فرزندان نوجوان با والدینشان ، ازدواج و افت تحصیلی فرزندان ، اعتیاد جوانان و والدین ، مشکل های اخلاقی والدین و خردسالان در خانواده.
در خانواده درمانی نگرانی های هر یک از اعضای خانواده را تعیین نمود و با مداخله کردن به منظور تغییر تعاملهای ما بین اعضای خانواده و کارکرد آن به عنوان واحدی که از همه ی اعضای خانواده تشکیل شده است بهبود داد . خانواده درمانی نوعی گروه درمانی است که اصل درمان هسته خانواده است و کل اعضای خانواده در جلسه های درمان شرکت می کنند تا تمامی تعارض های اضطرابی را در بستر خانواده کم کرده و مشکلاتشان را حل نماید .
خانواده درمانی مینوچین چیست؟
یکی از مشهور ترین نظریه پردازان خانواده درمانی ساختاری ، مینوچین است .
خانواده اینگونه کودکان ، تمایل به سرزنش دیگران و پرخاشگری و واکنشهای هیجانی دارند در اینگونه موارد روانشناسان باید توانایی بالایی در عملشان نشان دهند در اینگونه موارد برای باید از اقدامات نمایشی استفاده کرد .
روانشناسان خانواده باید قوانین و قواعد تبادلی را در بستر خانواده ترمیم کنند تا تمامی اعضای خانواده با استفاده از روشهای جایگزینی رضایت بهتری باهم بگیرند و بتوانند در اینده با فشارها و تعارض های روانی بهتر کنار بیایند
باید بین اعضای خانواده مرزهای مناسب ایجاد شود تا مرتبه و جایگاه خانواده محکم شود و به جای قانونهای جدید ، کهنه و هدفمند جایگزین شوند تا خانواده به سمت و سوی پیشرفت حرکت کند .
نظریه های خانواده درمانی به روش مینوچین
خانواده درمانی نظریه ای است که بر تعامل افراد با هم تاکید دارد و کاملا عمل گرایانه است . هر خانواده مجموعه ای نامرئی از نیازهای کارآمد است که کارش سازماندهی اعضای خانواده با هم است .
ساختار خانوادگی تنها زمانی آشکار می شود که در حال فعالیت باشد .در برخی از خانواده ها ساختار اصلی با یک الگوی سلسله مراتبی مرتب شده است و اعضا به راحتی با یکدیگر ارتباط می گیرند . مراتبی که برخی از اعضای خانواده ها با آن ها میتوانند باهم و به صورت معنادار داشته باشند ، کم است .
بعضی از اوقات موقعیت های استرس زا باعث ایجاد آشفتگی درخانواده می شود و کل اعضای یک خانواده را وارد یک بحران میکند.خانواده هایی که دارای ساختار مناسبی هستند در دراز مدت با سرعت بیشتری رشد می کنند و عملکرد مناسب تری نیز خواهند داشت .
فنون خانواده درمانی طبق روش مینوچین
ساختار یک خانواده واحدی است کامل که بر پایه تعامل واحدهای عضوهای یک خانواده شکل می گیرد .
ائتلافات خانوادگی
در بعضی خانواده های ناکارآمد اعضای خانواده ائتلافی را در برابر فرد ثالث تشکیل می دهند . این ائتلافها کاملا ثابت ، استوار و قابل انعطاف است مثل ائتلاف والدین با یک یا دو فرزند بر علیه دیگری .
درک ریشه بیماری ها با الگوی تبادل در خانواده
می توان با درک ریشه مشکلات و الگوهای آن سریعتر مشکلات راحل و فصل نمود . روانکاوی شخصیت ، خانواده و فردی نیزمی تواند مصمرثمر باشد . اگر بیماری یک فرد در محیط الگوهای تبادل خانواده قرار بگیرد بهتر درک می شود و روانشناس با تعلیم و دگرگونی سیستم تعاملی روابط تمامی اعضای یک خانواده آنها را به سمت و سوی محیطی سالمتر سوق می دهد .
تعیین مرزهای درون خانواده با روش خانواده درمانی مینوچین
یکی از مهم ترین جنبه های خانواده درمانی ساختاری مشخص کردن مسئله حد و مرزهای درون خانواده است .
در این روش افراد را از هم جدا و سازمان دهی می کنند و ارتباط بین اعضای خانواده تحت تاثیر مرزهایی است که بین اعضای آن شکل گرفته است .
حد و مرز مشخص و معلوم در بستر خانواده : در بستر خانواده هایی که حد و مرزهای مشخص و معلوم دارند قانونها کاملا آشکار و واضح است و اعضای آن به صورت کاملا آزاد به مبادله اطلاعات با هم می پردازند و بازخورد اصلاح شده به هم می دهند . به طور مثال در این خانواده اگر تنها یک شخص صحبت می کند ، انتظار می رود که با وجود حدود معین و مشخص ، مذاکره با موفقیت پیش برود. این نوع فرایند مشخص و معلوم بوده و ایجاد تغییر در خانواده را آسان و راحت می کند و باعث حفظ پایداری در خانواده می شود .
حد و مرز های انعطاف ناپذیر در بستر خانواده : این گونه حد و مرزها ثابت هستند و اشخاص را از هم جدا می کنند . اعضای خانواده قادر به ارتباط صمیمانه با هم نیستند و پس بنابراین به لحاظ عاطفی از هم دور می شوند و یا رابطه آنها با اعضای دیگر قطع می شود .
حد و مرز مبهم در بستر خانواده : مرزی واضح و آشکار ما بین اعضای خانواده نیست ، بعضی از اعضای خانواده با هم یکی بوده و به جای ایجاد آزادی و استقلال ، تمامی اعضای آن تشویق به وابستگی می شوند و این حدها برای پیشرفت در بستر خانواده ، بی توجه به نوع آن تغییر می کند ، خانواده ثبات ندارد .
پیشرفت و چالشهای پیش رو میتواند باعث دور یا نزدیک شدن اعضا از یکدیگر شود.
{module title="درباره الو روانشناس - مقالات"}
تکنیک های عدم تعادل در خانواده درمانی مینوچین
از تکنیک عدم تعادل برای اصلاح ساختار خانواده برای ساختار درمانی خانواده استفاده می کنند
- طبق این تکنیک حقیقت ها ثابتند اما از چشم اندازی نوین مورد بررسی قرار می گیرند و به نقطه نظر با موقعیتی منفی با چشم اندازی مثبت نگاه می شود که برای خانواده درمانی اهمیت بالایی دارد .
-
به طور مثال رفتار فرد از نگاه شیطنت آمیز نگریسته می شود به جای آنکه که به شکل رفتار اصلاح ناپذیر نگریسته شود در این حالت اعضای یک خانواده می توانند با اصلاح نگرش خود نسبت به شخص حرف نشنو ، برای تغییر او را همراهی کنند.
- علامت گذاری : هر شخصی در خانواده با توجه نمودن به مشغولیت عاطفی یا چشم انداز انتخابی توصیف می شود . در خانواده درمانی ساختاری تاکید بر توصیف تبادلی و انتخابی است به طور مثال روانشناس خانواده تلاش می کند تا به مادر آموزش دهد تا توانایی کنترل رفتار کودکهایش را دارد و می تواند رفتار اشتباه آن ها اصلاح نموده و آنها را تربیت کند.
- روش نامتوازن سازی در درمان خانواده : طبق این روش روانشناس در کنار یکی از اعضای خانواده قرار گرفته و از او در برابر اعضای دیگر حمایت می کند. به طور مثال در کنار فردی که از سنت های خانواده تبعیت نمی کند می ایستد و دلایلی برای رفتارهای آن فرد بیان می کند و اعضای خانواده را تشویق می کند تا به صورت مختلفی نسبت به او عمل نمایند .
- روش تقابل در خانواده : در این تکنیک رفتارهای مشکل ساز خانواده به صورت کاملا برون گرایانه به روانشناس خانواده نشان می دهند و طبق این فرایند باعث هدایت مجدد ارتباط بین روانشناس و خانواده می شود . قوانین نوینی ما بین عضوهای یک خانواده شکل می گیرد که باعث ایجاد دگرگونی و آسانی روابط در برقراری روابط ما بین اعضای خانواده میشود .
-
- با تعامل خود انگیخته کار کردن : وقتی که اعضای یک خانواده در جلسه های روانشناسی رفتارهای ناکار آمد و اخلال گرایانه از خود نشان می دهند مانند کناره گیری والدین از کودکان یا فریاد بر سر هم روانشناس خانواده می تواند ترتیب قرار گرفتن رفتارها و پویایی موجود در تعاملات خانواده را به صورت بدون واسطه مشاهده کند .
-
- قرار دادن حد و مرز نامرئی در روابط خانوادگی : حد و مرزهای روابط ، خطهای نامرئی هستند که به لحاظ روانی عضوهای یک خانواده را از هم جدا می کنند . خانواده ها برای ایجاد نمودن کارایی موثر در زمان های گوناگون نیاز دارند به حد و مرز . تعیین این حد و مرزها در هر مرحله و با رشد سن اعضای خانواده یا تغییر شرایط باید تغییر کند.
-
-
چگونگی شدت رفتارها در فن خانواده درمانی مینوچین
طبق این تکنیک ، روانشناس خانواده می بایست که انفعال شدید ، شدت مبادلات ناسازگارانه ، اقدامهای تکراری و فشار پی در پی را تغییر دهد . درجه شدت ، لحن ، سرعت و انتخاب کلمه ها توسط روانشناس خانواده توانسته که بار عاطفی جمله ها را افزایش دهد. به عنوان مثال چنانچه روانشناس خانواده مرتب و موثر به اعضای خانواده بگوید که عملی متفاوت انجام دهند ، شدت آن کار نمایان می شود .
-
-
-
روش بازسازی در خانواده
هدف از روش بازسازی خانواده در خانواده درمانی ساختاری ، تغییر ساختاری به منظور اصلاح الگوهای سلسله و کار آمد تر کردن خانواده و تعاملی مراتبی موجود است به صورتی که مشکلها باقی نماند . از قانون گذاری ، نامتعادل کردن رهنمونها و شکل گیری حد و مرز جدید برای بازسازی خانواده می توان استفاده کرد .
-
حتماً بخوانید: درمان قطعی اختلال پانیک |
در یک خانواده شاد و موفق :
جمله ی «دوستت دارم» بیش از هر عبارت دیگری ما بین عضوهای یک خانواده رد و بدل می شود.
- هیچ شخصی در خانواده نمی گوید که من به هر یک از اعضا اعتماد ندارم .
- هفته ای یک بار و با کمک کل اعضای خانواده ، شیرینی ، کیک یا یک خوردنی جدید ولی ساده و ارزان پخته می شود .
- همدیگر را بی عذر و بهانه در آغوش می کشند و به یکدیگر انرژی مثبت می دهند .
- در جمع فامیل خانم برای شوهرش ، میوه پوست گرفته و بلعکس .
- سرود خانوادگی دارند و یک ترانه را حفظ کرده و در وقت های خوشحالی و بدحالی با هم می خوانند .
- مخصوصا هنگام تماشای تلویزیون و برگزاری مهمانی ، به فکر ایجاد مزاحمت برای همسایه ها هستند.
- جلسات خانوادگی دارند و در این جلسات کل یک خانواده اجازه دارند تا در مورد مسائله هایی که دوست دارند صحبت کنند.
- شرایط خانه طوری است که فرزندان پیش از هر کسی ، برای درد دل به پدر و مادرشان مراجعه می کنند .
- مادر خانه ، طرز تهیه ی غذاهای فست فودی مثل همبرگر و کالباس را یاد گرفته و درست می کنند .
- تمام اعضای خانواده در مخارج خود را در کنار پدرشان می بینند وحتی امکان از تحمیل خرجهای اضافی پرهیز می کنند .
- والدین برای ورود به اتاق کودک در می زنند .
- حتما ماهانه یک فیلم باحال و کمدی تماشا می کنند .
- کتابخانه منزل شان از مغازه ها نیز ، پر مراجعه تر و شلوغ تر است .
- هفته ای یک دفعه با پدر خانواده ، ساعتهایی از روز را با بچه هایش بدون مادر بچهها ، به پارک می رود .
- بهرغم فشار کاری و تحت هر شرایطی باید یک وعده غذا را در کنار هم می خورند .
- والدین پیش از خواب برای فرزندان خود قصه می گویند .
- نظر خواهی برای چیدمان و خرید وسایل خانه از تمامی اعضای خانواده نظرخواهی می شود .
- زوجین طبق یک قرار قبلی و حداقل ماهی دو مرتبه بدون فرزندان برای تفریح با هم وقت می گذرانند .
- پدرخانواده باید حداقل هفته ای یکبار برای همسرش صبحانه آماده کند و هنگام استراحت برایش چای بریزد .
- در لحظات بحرانی، به جای قهر برای هم صحبت می کنند و تا حل مشکلات گفت و گوی محترمانه را ترک نمیکنند .
- روزهای اول هر فصل حداقل ، با هم به یک کتاب فروشی رفته و طبق بودجه در نظر گرفته شده کتاب می خرند.
-
اتو زدن لباسهای خود و بچههای خانواده ، گاهی هم پیراهن و شلوار پدر و مادرشان .
-
شستن ظروف تمام اعضای خانواده بعد از صرف غذا .
-
خرید کردن اعضای خانواده برای هم مثل خرید فرزندان برای هم .
-
برگزاری یک مسابقه یا بازی خانوادگی مانند دارت بین خودشان .
-
تشکر اعضای خانواده از هم مانند تشکر فرزندان بعد از خوردن غذا از پدر و مادرشان
-
دلداری دادن اعضای خانواده به فرد شکست خورده و دلداری دادن و کاهش نگرانی هایش .
-
انجام تفریحات دو نفره مانند به کافی شاپ رفتن مادر و دختری
-
تماشای خاطرات مشترک باهم مانند تماشای آلبوم مشترک خانوادگی و یا سفرهای مشترکی که با هم داشته اند .
-
ابراز علاقه ی اعضای خانواده به هم مانند بوسیدن دست پدر و مادر توسط فرزندان .
-
برگزاری دور ه همی ماهانه و مرور خاطرات شیرین شان .
-
یادآوری موفقیت های فرزندان توسط پدر و مادر شان .
-
صدا زدن پدر و مادرها، فرزندشان را با عبارت هایی مودبانه مثل «بابایی» و «دخترم»
-
مقید کردن تمام اعضا خودشان را با انجام یک سری کارهامثلا پرداختن مادر خانواده یک روز در هفته به کارهای منزل .
-
تعریف خاطرات و تجربه های جالب هرزگاه پدر و مادربزرگ .
-
صحبت کردن در مورد مطالب مفید روزنامه و مجلات .
-
پدر خانواده لقمه و مال حلال بر سر سفره خانواده اش می برد .
-
در هنگام ضعف و عصبانیت یکی از اعضای خانواده سایرین اورا با یک لیوان آب و دلداری دادن آرام می کنند .
-
اعضای خانواده بی اجازه یکدیگر به تلفن همراه و فایل های شخصی دیگری سرک نمی کشند .
-
در صورتیکه غذا شور و یا طعم سوختگی گرفت، بقیه افراد خانواده به روی خود نمی آورند .
-
تهیه کردن بی مناسبت هدیه برای یکدیگر .
-
در اولویت قرار دادن و شرکت یک جلسه مذهبی .
-
تماشای برنامه های مورد علاقه ، توافق و از خودگذشتگی .
-
عدم به کار بستن جملاتی مثل «به من چه؟» یا «به تو چه» بین اعضای خانواده .
-
انجام تفریحات مشترک مانند به استخر رفتن پدر و پسری .
خطرهایی که بستر خانواده را تهدید می کند
برای داشتن یک خانواده موفق دنبال این مسئله هستیم که چه کار باید انجام داد و چه نوع توانمندی را در خودمان ایجاد کنیم تا بتوانیم خانواده ایده آلی را در ذهنمان ایجاد کنیم اما کنار هم می بایست که به مواردی که باعث به هم خوردن تعادل خانواده هم می شود.آن دسته از نگرش و رفتارهایی که باعث خروج کارکردخانواده از حال طبیعی خود می شود تا اعضای خانواده احساس آرامش نداشته باشند می بایستی که به طور کامل حذف شوند .
خوشبختانه خطرهایی که باعث تهدید تعادل سیستم خانواده می شود دارای یک سری علامتهای هشداری است که قبل از وقوع هر پیشامد ناراحت کننده ای خودش را نمایان می کند و با تلاش و درنظر گرفتن آن ها برای رفع آنها ، می تواند علاج وقایع را پیش از وقوع کرد .
خانواده تشکیل شده از پدر و مادر و فرزندانشان است ، هر یک از عضوها به جایگاهی که دارد ، امکان دارد که با علامتهای هشداری روبه رو شود که در چهار حوزه رایج تر بیان می شود . تصمیم گیری درمورد شستن ظروف های کثیف که به عهده چه کسی هست 15 تای آن از مشاجره را تشکیل می دهد و 14 تا هم بر سر این مسئله است که چه فردی از کامپیوتر خانه استفاده کند. صدای موسیقی را بالا بردن توسط نوجوانان و بحث بر سر تکلیفهای مدرسه هم جزء 10 علت اصلی مشاجره های خانوادگی می باشد .
1 . زوجین ترجیح می دهند که بیشتر وقتشان را خارج از منزل باشند
چنانچه افراد علاقه مندند که زمان کمتری را در خانه بگذرانند و با خانواده بودن برای شما جذابیت کمتری نسبت به بودن با دوستان و همکاران دارد ، این یک زنگ اخطار است. این مسئله با کار کردن فرق دارد . امکان دارد زنان یا مردانی باشند که به خاطر شرایط اقتصادی ، ساعتهای بیشتری را به کار کردن می پردازند . هدف آن زمان آزادی می باشد که شما ترجیح داده که فقط یا با دوستانتان سپری کنید و یا کنارخانواده تان باشید .
2 . پدر و مادرها فرزندانشان را در جریان اختلافها قرار می دهند
لزومی ندارد که فرزندان بدانند که همسرشان چه خصلتهای اخلاقی بدی دارند که با او چه مشکلهایی را از شروع تا به الان داشته اید. اگر پدر و مادر ها بحث ها و گفتگوهای خود را در حضور فرزندان انجام دهند، دو برآیند دارد: یکی باعث می شود که فرزندان از اختلاف ما بین پدر ومادر ها سوء استفاده کنند. دومی قدرتی است که می بایست پدر و مادر ها در ذهن بچه ها وجود داشته باشند مشکل دار می شود. پس بنابراین واضح است که چنانچه در خانواده تان فرزندان در جریان اختلاف والدین قرار می گیرند زنگ اخطار به صدا درآمده است .
3 . بچه های خانواده با هم احساس رقابت شدیدی دارند
حقیقت این است که ما بین فرزندها دائم حس برتری وجود دارد. بعضی وقتها پدر و مادر ها هم یکی از فرزندان را به خاطر ویژگی مخصوصی که دارند به عنوان مثال باهوش و زیبا بودن و یا تنها پسر یا دختر بودن مورد توجه بیشتری قرار می دهند. غیر از این نوع رفتار فرد اشتباه است می بایستی که درنظر گرفت که همواره فرزندها برای کسب امتیازهای بیشتر تلاش می کنند تا خود را در نظر پدر و مادرها به شکل برتری نشان دهند. ولی این مسئله نباید تبدیل به رقابتی شود که بر پایه آن رابطه بین فرزندانتان تعریف می شود چون این حالت در فرزندها باعث دیدی غلط می شود که بعدا پایه ی رابطه آن ها در سن های بالاتر هم می شود .
4 . خانواده خانم یا آقا در جریان تمام اتفاقها قرار می گیرند
هر چه قدر که به خانواده تان اعتماد داشته باشید و دیدگاه بی طرفی داشته باشید ، بازهم علتی وجود ندارد که همه را در جریان اتفاقهای زندگیتان قرار دهید . حریم خانواده و مرزبندی آن با دنیای خارج آن واقعی است که بعضی اوقات فراموش می شود. هر پیشامدی که ما بین شما و همسرتان اتفاق می افتد می بایست که در همان دنیای دو نفره شما باقی بماند. تنها موردهایی را که باهم به توافق می رسید مجاز است ، خانواده تان را در جریان بگذارید .
نکته : توجه کنید تا این علامتها کلی باشند و موارد زیادی هست که برای یک خانواده سالم داشتن نیاز می باشد . به رعایت و شناسایی کردن آن ها نیازمند هستیم. بعضی از این موردها قابلیت این مسئله را دارد که با دقت کمتری بر طرف شوند ولی برای حل و فصل بعضی از ریشه های این گونه هشدارها می بایستی که از یک روانشناس خانواده کمک بگیرید. به امید داشتن خانواده ای موفق و سالم ، بی هیچ زنگ خطری .
موضوعات اصلی مشاجرات خانوادگی 20 مورد است
انتخاب خانواده هیچ فردی دست خود آن فرد نبوده است و به همین علت است که آنقدر با آنها بحث می کنیم. طبق تحقیقات جدید خانواده های انگلیسی به صورت متوسط سالانه چهار روز را به بحث می گذرانند .
طبق تحقیقی که بر روی سه هزار خانواده صورت گرفت مشخص کرد که والدین و فرزندانشان سه اختلاف حداقل برای آنها پیش می آید که حداقل 5 دقیقه سر هر مسئله ای بحث می کنند. کارهای روزانه آنقدر خون بعضی ها را جوش می آورد که باعث مهمترین علت اختلاف های خانوادگی محسوب می شود که پس از آن "هتل" را به منزله خانه تصور کردن از دیدگاه فرزندها و همچنین بی توجهی و بی تفاوتی اعضای خانواده نسبت به هم از دلایل متداول این مشاجره ها هستند.
اما به صورت کلی خانواده ها در یک نظر اتفاق دارند که به طور معمول این مادر خانواده است که مشاجره ها را شروع می کند و در طی این مشاجره ها بیش از سایرین صدایش را بلند می کند. باز هم این مادر خانواده است که به طور معمول پس از پایان این مشاجره ها بداخلاقی می کند. به طور معمول این دختر خانواده است که برای تفهیم حرف خود در اتاقش را محکم می بندد ، درصورتیکه پدر خانواده به طور معمول برای بازگشت خونسردی خود منزل را ترک کرده و پس از اینکه همه مسائل دوباره درست شد به خانه برمی گردد.
خانواده هایی که در این تحقیقات شرکت کردند به طور معمول دعوا کردن بر سر چیزی که پیدا نمی کند و به طور تقریبی همین مقدار هم درمورد انتخاب کانال تلویزیون که مادر خانواده به طور معمول تمایل به دیدن سریال ، پدر خانواده تمایلی به دیدن کانال ورزشی و فرزندان هم علاقه به دیدن فیلم یا کارتون می باشد.
طبق تحقیقات صورت گرفته دعواهای متداول خانوادگی نشان می دهد که در طول دهه های پیش ثابت مانده است و اکثر این مشاجره ها بیش از چند دقیقه طول نکشیده است . که مادرخانواده هنوز نقشی مهم و اصلی را در خانواده دارد ولی نتیجه های تحقیق نشان می دهد که پدران امروز بیش از نسل های پیش خود را در این مشکلات درگیر می کنند. بااینکه مشاجره ها عاملی مرسوم در همه خانواده محسوب می شود ولی نتیجه های تحقیق ها نشان می دهد که این مشاجره ها نقش حیاتی در تقویت رابطه های داخل خانواده دارند و به نوعی دریچه آزادی محسوب می شود .
همین مشاجره های کوچک نقشی مثبت در زندگی خانوادگی دارند. مشاجره های دیگری هم در لیست زیر بیان شده است به طور مثال فرزندان والدین را به طور معمول بانک تصور می کنند و به صورت مداوم از آنها پول تقاضا می کنند و مورد دیگری هم که هست طول دادن حمام است.خالی کردن ظرف های داخل ماشین ظرفشویی را خالی کردن و تصمیم درباره ی زمان و وعده های غذایی و زمان خوابیدن فرزندان همگی از علل مشاجرات خانوادگی به شمار می آیند.
بهتر است که بدانید که یکی از 10 خانواده ای که ذکر کرده اید که از آخرین مشاجره خانوادگی شان تا الان با هم صحبت نمی کنند.
اولی دو سوم شرکت کننده ها بر این باورند که مشاجره های خانوادگی بسیار طبیعی و سالم هستند. بیشتر شرکت کننده ها اتفاق نظر بر سر این است که حرفهای آزادانه بیان شود تا عضوهای یک خانواده به خوبی از احساس های هم خبر دار شوند.
1. کارهای روزانه
2. خانه را به عنوان "هتل" تلقی کردن
3. به همدیگر بی توجهی کردن
4. چیزی در خانه پیدا نکردن
5. انتخاب کانال های تلویزیونی
6. نوبت شستشوی ظروف کثیف
7. بر سر استفاده از نوبت کامپیوتر خانه
8. هزینه قبوض تلفن
9. صدای موزیک را بلند کردن
10. تکلیفهای فرزندان در مدرسه
11. درخواست دائم پول
12. بد رانندگی کردن
13. برسر مکان کنترل تلویزیون
14. چای را با چه چیزی خوردن
15. گذاشتن پاکت خالی و بطری شیر یا مایعهای دیگر دوباره در یخچال
16. وقت و ساعت خوابیدن فرزندان
17. پایان یافتن مسابقات ورزشی تلویزیون
18. طول دادن دستشویی یا حمام
19. وقت برگشت نوجوان ها به منزل
20. بر سر شخصی که می بایست که ظرفهای داخل ماشین ظرفشویی را خالی کند .
این علامتها نشان می دهد که در یک خانواده سمی بزرگ شده اید
به طور معمول خانواده پایه و اساس زندگی هر فرد است . ولی بهتر است بدانیم که انتخاب نوع خانواده ی هر فرد دست خود او نبوده است اما می توانیم با شناسایی نوع خانواده و راههای مقابله با آسیبهای آن زندگیمان را رشد و ترقی ببخشیم . یک خانوادههای سالم باید سیستمی حمایتی و دلسوزانه در کنار فرد داشته باشند و در روزها ی خوب و بد درکنار او باشند .
درست است حقیقت تلخ است ، ولی متاسفانه بسیاری از خانوادهها ناکار آمد هستند . بعضی افراد خانواده مورد سوء استفادههای روانی، جسمی و هیجانی قرار میگیرند. بعضی افراد در خانوادهشان با فردی خودشیفته درگیر هستند. اگر فکر میکنید که در یک خانواده ی سمی بزرگ شده اید میتوانید علائم زیر را مورد بررسی قرار دهید .
- نیازهای احساسی و عاطفی شان را نادیده میگیرند
تعداد زیادی از بزرگسالها که در خانوادههایی ناسالم رشد یافته اند ، به نیازهای احساسی خود توجهی ندارند. و این مسئله باعث می شود تا حس کنند که به روابط سمی خود ادامه دهند. بچههای کم سن و سالی که از خانوادههای سمی و ناسالم پا به اجتماع گذاشتهاند، خلا توجه مهر و عاطفه را دارند و این از نتایج بزرگ شدن در خانوادههای ناسالم است که حول محور خواسته ها و نیازهای اعضای سمی اعضای خانواده شکل گرفته است.
می توان با شناسایی چیزهایی که به شما احساس سلامت روحی و هیجانی میدهد، با این گونه از ویژگی های خود مبارزه کنید.
- به همه بد گمان هستند و می ترسند که مبادا فریب بخورند
رابطه ی خانوادههای سمی و ناسالم به طور معمول نتیجهی رفتارهای متقلبانه اعضای یک خانواده است. این سوء استفاده و تقلبها امکان دارد که طبق نیازهای جسمی ، هیجانی و یا مالی افراد باشد. سوء استفادهی عاطفی و مالی دو دلیل کاملا متمایز و مشخص دارد که می تواند نشانه ی اتمام رابط تان با اعضای مضر و سمی خانواده باشد .حس ترس دائم و پی در پی از فریب و مورد سوء استفاده قرار گرفتن می تواند بر رابطه های شما در آینده اثر بدی بگذارد و دیگر شما قادر به اعتماد کردن نباشید.
- به افراد سخت اعتماد میکنند
بزرگ شدن در یک خانوادهی سمی و ناسالم توانایی تان را برای اعتماد به دیگران از بین می برد . این مسئله که به شما عشق بورزند ، از شما حمایت کنند و دوستتان داشته باشند ، با انتخاب و اختیار خود به شما آسیب می رسانند این مسئله باوری است که در هر سن و سالی پذیرفتنش کاملا دشوار است. فرزندانی هستند که در خانوادههای سمی بزرگ شده اند و به سختی به بزرگسالان می توانند اعتماد کنند.
به ارزشهای خود اهمیت بدهید و به دنبال افرادی باشید تا این گونه ارزشها را درک کرده و تا بهتر بتوانید شخصیت اصلی خود را بشناسید و بهتر به دیگران اعتماد کنید.
- بر اساس چیزهایی که در خانوادهی خود یاد گرفتهاند روابطشان را میسنجند
افراد و روابطی که با آنها دارید را ناخود آگاه طبق معیارهای خانوادهتان میسنجید ، با وجود تمام اینها حالا دیگر میدانید که در چه بستر خانوادگی بزرگ شدهاید و تا چه مقدار آسیب دیدهاید. تنها راه حل این است که حفظ این رابطه سمی درست است و یانه. ایدهی قطع رابطه های خانوادگی برای بسیاری از اشخاص غیر قابل تصور است اما چنین رابطه هایی بسیار سمی مضر و سمی هستند، این مسئله تصمیم بزرگی است .
- حس میکنند که ارزشمند نیستند و هویت مشخصی ندارند
در دوران نوجوانی دو رابطهای که پشت سر هم تجربهاش میکنید ، یکی با پدر و مادرتان و دیگری با خودتان است . در صورتیکه رابطهی فرزندبا پدر و مادرش ، سوء استفاده گرانه باشد این احتمال هست که این شخص با خود هم رابطهای سمی و ناسالمی داشته باشد خصوصا از جهت کمبود اعتماد بنفس و ریشهی عمیقی که به عنوان انگیزه های اصلی فرد از جنبهی روانشناسی دارد.
پس بنابراین فرزندان در کنار اعتماد به نفس درونی که دارند ، نیاز به احترام از سوی خانواده شان دارند تا به هویت و واقعیت خود دست یابند.
- در سنین کودکی باقی می کنند
در رابطه های سمی و ناسالم ، مخصوصا والدین سمی که شامل افرادی است که توانمندیهای ذاتی فرزندان خود را به عنوان یک فرد توانمند قبول ندارند. این گونه پدر و مادرها با ابزار کنترلی که در دوران خردسالی داشته اند جلوی رشد فرزندخود را میگیرند و بیشتر اوقات طوری رفتار میکنند که فرزندان احساس گناه می کنند و هر زمان این کنترل بیش از اندازه با مقاومت روبه رو شود با ناراضایتی همراه خواهد شد.
چنانچه والدین و اعضای خانواده تان این چنین هستند و حتی در سن بزرگسالی شما نیز این رفتار ها را تکرار می کنند بهتر است در روابطتان تجدید نظر کنید.
- ابراز هیجانات آسان و ابراز احساسات سخت است
این احتمال باید تا حد بالایی وجود داشته باشد که هر فردی پدر و مادر یا فرزندش بر هیجانهای خود را غلبه کرده و در سالهای زندگی به سختی می توانند هیجانهای خود را شناخته و ابراز کنند. پیشنهاد میکنیم که تجربه های ناخوشایند و سخت دوران کودکیتان را پیدا و فهرستی از هیجانات و رفتارهایی که دوست دارید ، تهیه کنید .
ابتدا از یک مسئله برای شروع انتخاب کرده و تلاشتان را آغاز کنید ، سعی کنید واکنشهای هیجانیتان را تغییر و روی رفتارهایتان کار کنید. خانوادههای ناسالم مشکلاتشان را انکار میکنند و به همین علت مشکلاتشان هرگز حل نمیشود.
حتماً بخوانید: از سیر تا پیاز پنهان کاری آقایون |
ویژگیهای خانواده سالم
برخورداری از پنج نوع آزادی که عبارتند از :
1. آزادی تصور کردن ، دیدن ، شنیدن هر آنچه که تا الان هست ، قبلا بوده و بعدا خواهد بود.
2. آزادی تفکر در آنچه فرد میاندیشد ، نه آنچه می بایست بیندیشد.
3. آزادی احساس داشتن در آنچه فرد احساس میکند، نه آنچه می بایست که احساس کند.
4. آزادی انتخاب در آنچه فرد میخواهد ، نه آنچه می بایست که بخواهد.
5. آزادی تصورخودشکوفایی
- بروز صمیمیت : مهمترین بخش خانواده ازدواج است که باید در جهت صمیمیشدن پیش برود . این فرآیند می تواند مرحله های زیر را طی شود : عشق ورزیدن ، حل و فصل اختلافات ، صلح نمودن ، صمیمیت داشتن .
- درک تفاوتها : تفاوتهای یکدیگر را درک می کنند و درمورد آن مذاکره می کنند .
- روابط سازگار و روشن : ارتباط روشن و سازگار در جدا بودن و صمیمیت نقشی اساسی دارد. برقراری ارتباط روشن مستلزم آگاهبودن از خود و از دیگری و نیز احترام گذاشتن به یکدیگر است .
- به یکدیگر اعتماد دارند : اعتماد به علت صداقت در بستر خانواده و هر جای دیگری ایجاد میشود. ابراز نمودن صحیح عواطف ، احساسات ، افکار از موافقت مهمتر است.
- تشویق تفاوتها : در بستر خانوادگی سالم تفاوتها تشویق شده . تکرای نبودن و منحصربهفرد بودن هر یک از اعضای خانواده از مهمترین ارزشهای خانوادههای سالم است.
- انعطافپذیری در بستر خانواده : در بستر خانوادههای سالم نقشها انعطاف پذیر و باز هستند. افراد میتوانند بدون شرمساری و خجالت رفتار میکنند.
- برآوردن نیازها : در بستر خانواده های سالم به تمام اعضای خانواده اجازه میدهند تا نیاز افراد برآورده شود. در حقیقت خوشبخت افرادی هستند که نیازشان برآورده شود.
- پاسخگو هستند : در بستر خانواده های سالم پاسخگو می باشند . مسائل خانوادگی و فردی را تأیید میکنند و با همراهی یکدیگر برای حل آنها میکوشند.
- انعطافپذیری و قوانین باز : در بسترخانوادههای سالم به بروز اشتباهات و بروز آنها توجه دارند و میتوان بر سر باور و قانون ها مذاکره کرد.
- ویژگی خانواده های ناسالم و ناکارآمد
انکار کردن مسائل : خانوادههای ناسالم و پرحاشیه مسائل و مشکلاتشان را انکار میکنند و به همین علت مشکلاتشان هیچگاه حل نمیشود. این گونه خانوادهها آزادی را ازخود و سایر اعضا دریغ میکنند. - عدم وجود صمیمیت : در خانوادههای ناسالم دوستی و صمیمیت وجود دارد. در حقیقت عدم وجود صمیمیت باعث مشکل دارشدن بستر خانواده میشود.
- داشتن شرم و خجالت : خانوادههای مشکل دار از هم خجالت می کشند و جلوی هم شرمزده می شوند زیرا والدین از یکدیگر خجالت می کشند و آن را جلوی چشم فرزندان به نمایش میگذارند .
- انعطاف ناپذیری : افراد حقیقت و آرزوهای خود را برای رعایت نیازهای نظام از دست میدهند در حقیقت در بستر یک چنین خانواده هایی دیکتاتوری حکم فرماست .
- عدم رعایت مرزها : افراد خانواده های ناسالم مرزهای نامشخصی دارند. اگر مادر خانواده احساس ترس در مورد مسئله ای خاص داشته باشد سایرین نیز می ترسند .
- قربانی شدن نیاز افراد : نیاز افراد در خانوادههای ناسالم برآورده نمیشود. نیازهای یک فرد فدای نظام دیکتاتوری و یا خواست یک نفر میشود. در خانوادههای ناسالم ، تقریبا همیشه با افسردگی و خشم روبهرو هستیم.
- روابط غلط و بد : در خانوادههای ناسالم رابطه ها ضدونقیض است یا اعضای خانواده با هم توافق کردهاند که با هم مخالفت نکنند . ارتباط و تماس حقیقی بهندرت وجود دارد.
- ارجح بودن نیازهای نظام خانوادگی : نیازهای یک فرد قربانی نیازهای نظام دیکتاتوری خانواده میشود. در خانوادههای ناسالم ، فرد بهخاطر خانواده وجود دارد. ترک کردن خانوادههای ناسالم سخت است.
- انعطاف ناپذیری قوانین : در خانوادههای ناسالم قوانین ثابت و انعطاف ناپذیر است.
- اسرار آشکار وعلنی :در خانواده های ناسالم مرزی نیست و همه از اسرار هم خبر دارند و تظاهر به بی اطلاعی می کنند .
- نظام ثابت ، بسته و تغییرناپذیر :در خانواده های ناسالم تمام اعضا برای رفع پریشانی و ناراحتی یکدیگر نقش بازی میکنند و تلاشی در این جهت نمی کنند و قوانین بسته و تغییر ناپذیر است .
- عدم وجود حد و مرز بین روابط : در خانواده های ناسالم مرز مشخصی نیست و افراد برای حفظ نظام آن را واگذار میکنند.
دوازده ویژگی خانواده پایدار و انسجام یافته
حقیقت جامعه امروزه این مسئله است که مشکلات خانوادگی در دنیای کنونی با ازدیاد نیاز های فردی و اجتماعی ، افراد بیشتر فردگرا شده اند. به نوع دیگر صبر و بردباری کافی برای حل مشکلات روزانه را ندارند و اساس خانواده به علت فرد گرایی ضعیف شده است . حال افراد برای حل این مشکلات چه باید کرد؟ بعضی افراد طلاق را انتخاب می کنند.
گروهی نیز با پیدا کردن ریشه مشکلات آن را حل میکنند. تعدادی هم گفتوگوی منطقی را برای حل مشکلات انتخاب می کنند . در زیر به دوازده ویژگی از ویژگی های خانواده محکم و منسجم می پردازیم .
1. نسبت به یکدیگر وفادارند
اعضای خانواده نسبت به هم وفادارند و این مسئله را هدف خود دانسته و یکدیگر را به وفادار بودن به خانواده تشویق می کنند.
2. شادی و خشنودی خود را برای اعضای خانواده بیان می کنند
شادی و خشنودی خود را نسبت به کانون خانواده بیان می کنند. و در صورتی که از خانواده رضایت داشته باشندحتما آن را بیان می کنند و این مسئله از با اهمیت ترین خصوصیات خانواده پر انرژی و مستحکم است. کلمات رضایت بخش و پراحساس به افراد خانواده انرژی میدهد و افراد خانواده برای ادامه ی زندگی پر اشتیاق تر می شوند.
3. اعضای خانواده در انتخابهایشان دقت زیادی میکنند
اعضای خانواده در انخاب خود دقت و بررسی فراوانی می کنند تا خانواده شان پایدار باشد. بسترخانواده محلی مناسب برای دوری از مشکلات می باشد . انتخاب نمودن همسر خوب و مناسب نیز از مثالهای اینگونهخانواده هاست . زمانی که شما فرد همکف و مناسب خود را انتخاب میکنید او نیز در مشکلها شما را یاری می کند.
4. در زمان فراغت زمان خود را صرف خانواده میکنند
در این گونه خانواده ها زمان را با هم می گذرانند و با تنظیم نمودن زمان نیز به شغل خود هم بها می دهند و همچنین زمانهای مناسب خود را با اعضای خانواده می گذرانند.
5. روابط خوبی با یکدیگر دارند
روابط خوب وسالمی با یک دیگر دارند. اعضای خانواده های مستحکم همیشه درهای ارتباط با هم را به روی یکدیگر باز می گذارند. با این گونه رفتار اعضای خانواده احساس می کنند که یک حامی دلسوز دارند . نه اینکه اعضای خانواده با هم اختلافی ندارند بلکه با هم گفتگو ، هم فکری و مشورت نیز می کنند . اختلاف و مشکلاتشان را با خلاقیت حل می کنند و با این کار در کانون گرمشان اتحاد را تقویت می کنند.
6. سبک زندگی شان سلامتی است
سبک زندگی روی افراد بسیار تاثیر دارد . در بستر خانواده هایی که به تغذیه سالم اهمیت می دهد ، سرزنده و شاداب هستند. ورزش نیز می تواند به کاهش استرس و بهبود وضع خانواده در آنها کمک کند.
7. انسجام روحی بالایی دارند
انسجام روحی بسیار بالا دارند: خانواده هایی که انسجام روحی بالایی دارند، اعتقاد به قدرت برتر و بزرگی در زندگی دارند . افراد مذهبی به طور معمول دارای این گونه ویژگی هستند که همیشه خداوند را شاهد و ناظر بر زندگی دنیایی خود دانسته و با اعتقاد داشتن به زندگی بعد از این دنیا واینکه آن را گذرگاهی برای رسیدن به آن دنیا می دانند.
این گونه اعتقاد به افراد قدرت داده تا با مشکلهای دنیا به آسانی مقابله کنند و مشکلها را اول به خدا و بعد توسل به امامان راه دیگری برای رسیدن به آرامش قلبی است.
8. مثبت اندیشند
خانواده های قوی و منسجم برای مشکلهایشان راه حل سازنده ای می یابند. همیشه آنها در کنار هم هستند تا بر مشکلهای زندگی غلبه کنند و آنها معتقدند که دست صدا ندارد و میدانند که مشکلها گذرا هستند .
9. منحصر به فرد بودن هر فرد را میپذیرند
این مدل خانواده ها استعدادهای هر فرد را به طور جداگانه قبول کرده و می بیند که هر شخصی توانایی های شخصی هر فرد را می بینند و با هم مقایسه می کنند.
10. اعضای خانواده منزوی نیستند
گروه های اجتماعی مناسب و اعضای خانواده با دوستان در ارتباط هستند. اعضای خانواده مانند جزیره ای که از هم جدا باشند ، نیستند . خانوادههای مستحکم ارتباط خود را با دوستان ، فامیل و اجتماع حفظ می کنند. آن ها می دانند که فامیل و دوستان خیرخواه خانواده هستند و میتوانیم برای مشاوره و مشورت به آنان می توان اعتماد کرد و با کمک دیگران، تمامی مشکلات حل شدنی است.
11. همدیگر را میبخشند
خطا، کج فهمی و آسیب دیدن قسمتی از زندگی است. ممکن است اعضای خانواده این مشکلات را درست کنند. افراد با تکیه بر اینکه بخشش از بزرگان است، یک دیگر را می بخشند و به هم دیگر کمک می کنند تا اعضا بتوانند تجربیات بد گذشته را فراموش کنند و سرمشق آینده قرار دهند. با این عمل عشق بین اعضا زیاد می شود و دوستی و اتحاد را بین هم دیگر تقویت می کنند.
در خانواده های منسجم زمانی را برای تفریح با یکدیگر صرف میکنند
در خانواده های منسجم تفریح همیشه برقرار است. آن ها با هم زمان خوب و بهتری را صرف می کنند . با هم خندیده و از با هم بودن خوشحال هستند. با این کار می توان تفکرهای مثبتی را در اعضای خانواده پرورش میدهند و تا خانواده در تصمیم گیری های حیاتی بهتر عمل کنند. برای ارزیابی نمودن استحکام اعضای خانواده ویژگی های آن را با موردهای فوق تطابق می دهند .
{module title="سه بنر انواع مشاوره"}